در کدام یک از حالت های زیر احساس آرامش و شادی به شما دست می دهد؟

آمار مطالب

کل مطالب : 68
کل نظرات : 7

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 1
بازدید هفته : 85
بازدید ماه : 343
بازدید سال : 988
بازدید کلی : 5405

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان azarhonarmand و آدرس azarhana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : شنبه 3 خرداد 1399
نظرات

 

 

وقت است که باز آیی

 

دوستان سلام! این کلیپ زیبا مونتاژی از بیت شعر حافظ را دارد! تقدیم شما!

روی عکس کلیک کنید!

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 707
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : یک شنبه 14 ارديبهشت 1399
نظرات

 

دلنوشته با برگردان انگلیسی

خدایا !

سپاس از نور و زندگی!

ای آفریدگار گرانقدر! من سپاسگزارم که مانند دیگر مخلوقات تو، شایسته ی آفرینش بودم و به لطف و موهبت فراوان تو، رشد کرده، نطق کرده، دیده گشوده و هستی خود را درک کرده ام!                                               

آفریدگارا!

هرچه سپاس گذاری کنم، باز هم کم است. زندگی را دوست دارم. چون اگر لایقش نبودم، هرگز آفریده نمی شدم. اگر لایق، خندیدن، گریه کردن، بخشیدن و بخشیده شدن نبودم، هرگز آفریده نمی شدم. اگر لایق دم و باز دم نبودم، هرگز آفریده نمی شدم و اگر لایق قدم زدن و لذت بردن در جنگل های بی نظیر تو نبودم، هرگز به سوی آن کشیده نمی شدم.                 

پس این وظیفه ی من است که از هستی و روح و انرژی خود لذت ببرم و هر آن چیز لیاقت من است را به دست آورم و تا عمر دارم از رحمات تو در این جهان استفاده کنم!    

!God

!Thank you for light and life

!Great god

Thank you for my creation like the other created and it was your blessing for my growing, speaking, opening eyes and understanding

I know it is so few whatever I thank

I love the life! Because if I didn’t deserve for it, I had never been created! If I didn’t deserve for laughing, crying, forgiving and be forgived, I had never been created. If I didn’t deserve for inhale and exhale, I had never been created and if I didn’t deserve for walking and enjoying in your unique jungles, I had never been fascinated by them

So it is my duty to enjoy of my life, soul and energy and earn whatever is mydeserving and use your mercy until I survive

 

The end

تعداد بازدید از این مطلب: 804
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : پنج شنبه 14 فروردين 1399
نظرات

 

کتاب ( داستان جاوید)

 

درود بی پایان! کتاب داستان جاوید از آثار برگزیده ی ایران زمین است. از خواندن آن لذت می برید! کتاب 406 صفحه ای در حدود 150 صفحه خلاصه شده است! موفق باشید!

نویسنده : اسماعیل فصیح

خلاصه نویسی: آذر جهانی

ژانر: درام – تراژدی

مکان : تهران

زمان : اوج فساد حکومت قاجاریه ( احمد شاه )

پردازش: این داستان واقعیت دارد.

تعداد صفحات کتاب اصلی : 406 صفحه

شخصیت های اصلی کتاب: جاوید – شازده کمال الدین ملک آرا – ثریا – دکتر منوچهرخان نزهت الدوله – لیلا                                                                                   

شخصیت های فرعی کتاب: موبد بهرام – غلومعلی – ننه احمد - میرزا اصغرخان مباشر – ابوتراب کالسکه چی – میرزا مُشیرخان نزهت الدوله – هما – فروغ زمان – میرزا هوشنگ خان – مش خداداد کالسکه چی - فیروز آقا – سَروَر خانم – افسانه – پوران – تاجماه خانوم – بی بی گوهرتاج – کربلایی هاشم – رقیه بَگُم – فاطمه بگم                                                                                                                                 

خلاصه ی داستان: بر خلاف کتاب سووشون که نمادین بود ( پروژه ی قبلی )، داستان جاوید برگرفته از یک تراژدیِ واقعی است که برای یک پسرِ پاک زردشتی، با ایمانی کاملا خالص و ذاتی مبرا از بدی به وجود می آید و مورد آزار و اذیت مسلمان نماهای پست اهریمن صفت قرار می گیرد. هسته ی این کتاب مربوط به اواخر حکومت قاجاریه و سپس آغاز قدرت ورزی های رضاخان است. ولی مفهوم این کتاب پیروزی نیکی بر پلیدی است. انتهای داستان متوجه می شوید که سرانجام هر ایمان قوی، شکیبایی و عاقبت دیوصفتی، رنجی فراموش نشدنی است. این داستان شما را به صبر و بردباری در زندگی دعوت می کند. اگر روزگاری احساس کردید که از زندگی خسته شده اید یا مصیبت های وارده بر شما، غایت بدبختی های جهان است، (جاوید پاک نهاد) را یاد کنید و ایمان او را در وجود خود پرورش دهید. همچنین به خاطر داشته باشیم که دین، راه و روش نیک انسان ها است؛ نه سبب افتخار و عزت و اعتبار! هیچ دینی بر دیگری برتری ندارد!

 

نقد شخصیت شناسی داستان جاوید

 

داستان جاوید (فصل اول)

داستان جاوید (فصل دوم)

داستان جاوید (فصل سوم)

داستان جاوید (فصل چهارم)

تعداد بازدید از این مطلب: 879
موضوعات مرتبط: داستان , متفرقه- ادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : چهار شنبه 14 اسفند 1398
نظرات

 

سووشون

 

 

کتاب سووشون یکی از بهترین و عالی ترین آثار برگزیده ی ایران زمین و اثر بزرگ بانو سیمین دانشور است. این کتاب حدود 350 صفحه می باشد. من خلاصه ی کتاب را با ذکر جزئیات لازم در حدود 100 صفحه در سه پی دی اف قرار دادم. ضمن اینکه توضیحات لازمه ی کتاب در ادامه ی مطلب برای شما نوشته شده است. از خواندن آن لذت ببرید:

 

 

نام نویسنده : سیمین دانشور
خلاصه نویسی : آذر جهانی
ژانر کتاب : سیاسی – اجتماعی
مکان : شیراز
شخصیت های اصلی داستان: یوسف – زری – خان کاکا ( ابوالقاسم خان) – سرجنت زینگر – خانم فاطمه( قدس السلطنه) - عزت الدوله - ملک رستم - ملک سهراب
شخصیت های فرعی داستان: خانم حکیم – ماک ماهون - خسرو – هرمز – مینا – مرجان - گیلان تاج – غلام - خدیجه – قاپوچی کل عباس – حمید – فردوس - مجید - آقای فتوحی - حسین آقا عطار - محمد رضا رنگرز - سید محمد - خانم مسیحادم - دکتر عبدالله خوان 
مقدمه ی لازم: برای عزیزانی که با تاریخ آشنایی زیادی ندارند، این داستان مربوط به زمان حکومت رضاخان و محمدرضا شاه ( پهلوی ) است. در این دوره ی تاریخ، ایران با آلمان های نازی ( فاشیسم) متحد بود. ولی متاسفانه، روس ها از شمال وطن و انگلیس ها از جنوب وطن به ایران حمله کرده بودند و بدون جنگ و خونریزی افسار حکومت بر مردم را به دست گرفته بودند. بسیاری از حاکمان محلی به بیگانگان باج و خراج می دادند. حاکم شیراز خدمتگزار نمایندگان انگلیسی بود.
 انگلیس و شوروی ( روس) دشمنان اصلی آلمان بودند.

یکی از بزرگترین آشفتگی های مملکت، سرکشی ایلخانان محلی و غارت اسلحه و جنگ با دولت بود که البته با انگلیسی ها هم دست شده بودند.

در این دوره حتی کشور های هند، ایرلند، اسکاتلند و ایستلند هم مستعمره های اصلی انگلیس بودند. انگلیس سربازان خود را از مردم این کشورها انتخاب کرده بود. بنابراین از شنیدن سربازان هندی یا ایرلندی در ارتش انگلیس در محتوای کتاب تعجب نکنید. موفق باشید!
خلاصه ی داستان: زری و یوسف عاشقانه یکدیگر را دوست دارند و زندگی خوبی در کنار هم دارند. یوسف اربابی روشن فکر است که هرگز به انگلیسی ها باج نمی دهد و حاضر نیست محصولات انبار خود را به بیگانگان بفروشد تا وسعت قحطی در مرز و بوم خود را افزایش دهد. برعکس! ابوالقاسم خان، برادرش، برای رسیدن به هدف های خود به تایید انگلیسی ها احتیاج دارد. سرانجام یوسف توسط بیگانگان کشته می شود و زری در سوگ همسرش....

لینک زیر شخصیت های داستان را تک به تک در یک الی سه خط توصیف کرده است:

 

توصیف شخصیت های کتاب سووشون
دانلود خلاصه ی کتاب سووشون با ذکر کامل مطالب لازم
سووشون پی دی اف اول
سووشون پی دی اف دوم
سووشون پی دی اف سوم

 

تعداد بازدید از این مطلب: 943
موضوعات مرتبط: داستان , متفرقه- ادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : پنج شنبه 26 دی 1398
نظرات

 

 

دلایل اثبات وجود خدا 

 

دلایل اثبات وجود خدا

اوست کسی که آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید

شاید تاکنون این سوال ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد که خدا کیست؟ آیا واقعا خدایی وجود دارد؟ چگونه ثابت می شود که خدایی وجود دارد؟

در ذهن و افکار و اندیشه ی هر انسان بالغی میلیارد ها سوال و جواب می گذرد و همین سوال ها زندگی او را جهت می دهد. بی تردید انسان موفق کسی است که به آسانی هرچیزی را نمی پذیرد و برای پذیرفتن آن ها جویای جواب مثبتی می شود که با عقل و منطق امروزی خود تطابق داشته باشد. خوشا به حال افرادی که سوال های زیادی درباره ی وجود خدا دارند. حال اگر شما دوستان عزیز که در حال خواندن این متن می باشید، به وجود خدا و کائنات اطراف دچار تردید شده باشید، در ادامه می خواهیم که پنج دلیل واقعی اثبات وجود خدا را به شما معرفی کنیم. دلایلی که شما را از شک و تردید نجات می دهد و به سوی عالم هستی بخش سوق می دهد.

دلایل پنج گانه اثبات وجود خدا از گذشته های دور توسط بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان با آزمایش ها و نظریه های مختلف تایید شده است. حتی کانت فیلسوف آلمانی که در ابتدا این پنج نظریه را با افکار و اثبات های دقیق خود منسوخ کرده بود با پی بردن به نظریه ی ششم ( بعد ها درباره ی آن صحبت می کنیم.) تمامی کوشش های قبل خود را به باد مسخره گرفت. ( برگرفته از کتاب مرشد و مارگریتا)

1-جهان ما بسیار پیچیده است.

پیچیدگی جهان را با مثال کوچکی برای شما بیان می کنیم. فرض کنید که می خواهید یک شی ساده و جزیی مانند یک خودکار را با دستان خود بسازید. برای این کار بسیار زحمت می کشید. به این منظور از قبل جوهر خودکار را با سلیقه ی خود انتخاب می کنید. سایر اجزای پلاستیکی خودکار را تهیه و در کوره حرارت می دهید تا شکل خاص خود را بگیرد. شاید بار ها هم برای ساخت این شی جز و کوچک به شکست رسیده باشید اما خوب ناامید نمی شوید. ممکن است این اختراع شما یک روزه و ممکن است چندین روز به طول انجامد. پس از اتمام کار به ساخته ی دست خود بسیار افتخار می کنید. اما آیا تاکنون به پیچیدگی سیاره ای که در آن مشغول به زیستن هستید فکر کرده اید؟؟ بی تردید اگر بخواهید به تمام کائنات و جهان هم فکر کرده باشید به این نتیجه می رسید که فردی همانند ما که ساختن یک خودکار را چندین روز طول می دهد نمی تواند این گوی بزرگ پر رمز و راز ( جهان ) را تنها در عرض 7 روز بیافریند. همچنین این فکر را کسی نمی تواند بپذیرد که کائنات خود به خود به وجود بیایند. بنابراین اینجا به این نتیجه می رسیم که وجودی فوق العاده فراتر از ما وجود دارد که تمامی این جهان را در کمال بزرگی و عظمت آفریده باشد.

 

همچنین او نه تنها جهان را آفریده بلکه هرچیزی را حد و اندازه ی خاص خود داده است. چیزی که ما برای آن نیازمند میلیارد ها سال مطالعه دقیق و فراوان هستیم. به چند نمونه علم عمومی در زیر اشاره می کنیم:

1-بی شک همه ی ما اتمسفر را می شناسیم. اتمسفر لایه ای نازک است که اطراف زمین را گرفته و ما برای تنفس و سایر کاربرد ها از آن استفاده می کنیم. اتمسفر ترکیب پیچیده ای دارد و بیشتر آن از نیتروژن و اکسیژن ساخته شده است. آیا این را می دانستید که اگر اندازه ی کره ی زمین کوچک تر بود اصلا وجود اتمسفر 50 مایلی ممکن نمی شد( در این صورت گازها با هم ترکیب می شدند) و اگر اندازه ی کره ی زمین بزرگ تر بود مقدار هیدروژن ممکن نبود. پس خدا از پیش اندازه ی کره ی زمین را روی اصول آفریده است.

2-در یک نمونه ی دیگر می توانیم به فاصله ی کره ی زمین و خورشید اشاره کنیم. شاید هر کدام از ما به قدر کافی گرمای تابستان و سرمای زمستان را حس کرده باشیم. اما معنی گرما و سرمای واقعی زمانی ممکن بود که اندازه ی فاصله تا خورشید بهم می ریخت. اگر زمین کمی به خورشید نزدیک تر بود ما از شدت گرما می سوختیم و اگر کمی از زمین دورتر بودیم مانند سیاره ی نپتون و یا پلوتو کاملا یخ می زدیم.

3-تاکنون به چرخش کره ی زمین به دور خورشید و یا چرخش به دور خود توجه کرده اید؟؟؟  زمین همیشه با سرعتی ثابت و حدود 67000 مایل در ساعت به دور خورشید می گردد و هرگز شتاب دار نمی شود. اگر چنین شود فاصله ی او با خورشید نامتعادل شده و نابود می شود. همچنین این حرکت به دور خود است که باعث می شود گرما و سرما در کره ی زمین به طور متعادلی پخش شود.

4-آیا تاکنون به این موضوع  فکر کرده اید که اگر نیروی جذر و مد نبود چه اتفاقی می افتاد؟؟ نیروی جذر و مد تنها گرانش ماه است و بی شک اگر وجود نداشت آب اقیانوس ها راکد می ماند و باعث سرازیری و به هم ریختن جو زمین می شد.

5-بیایید کمی درباره ی آب ها مطالعه کنیم. همانطور که می دانید آب مایه ی حیات انسان ها است و اگر نباشد هیچ انسانی نمی تواند زنده بماند. آب بی رنگ و طعم و بو می باشد. زیبایی و عطر دیگر نوشیدنی ها مانند یک نوشیدنی انرژی زا را ندارد. اما چنان گوهری نایاب است که زندگی تمام موجودات بدان وابسته است. آیا تاکنون به ویژگی های این ماده ی باارزش فکر کرده اید؟

 

*خوشبختانه آب دمای جوش و انجماد بالایی دارد. ( در اصطلاح علمی نقطه ی جوش و انجماد آب بالا است) و به راحتی در هر دمایی تبخیر نمی شود.

*همچنین آب حلال خوبی در طبیعت است و این ویژگی را دارد که صدها ماده ی مغذی را در بدن و خون ها حل کند. ( به همین دلیل توصیه می  شود که روزانه هشت لیوان آب مصرف شود.)

*آب در طبیعت ماده ای است که نه خاصیت اسیدی و نه خاصیت بازی دارد و تاثیری روی موادی که در بدن حل می شود ندارد.  ( دانشمندان شیمی مواد را از روی خاصیتی که دارند به دو دسته ی اسیدی و بازی تقسیم می کنند. بعضی از ماده ها مانند پرتغال و انواع شوینده های بهداشتی که در تمیز کردن مواد و اجسام از آن ها استفاده می کنیم خاصیت اسیدی دارند. بعضی دیگر از مواد مانند نمک خاصیت قلیایی دارند.)

*عمل تبخیر آب که بسیار عمل زیبایی است باعث بوجود آمدن ابرهای باران زا می شود و آب سالم و تمیز و فاقد املاح را در سراسر جهان برای مردم به ارمغان می آورد. آیا تاکنون به این فکر کرده اید آبی که ما با عمل های تقطیر و دستگاه های مختلف جداسازی و پاک می کنیم در طبیعت به طور طبیعی و بدون مشکل انجام می شود؟؟؟؟؟

6-حال بیایید درباره ی مغز انسان ها مطالعه کنیم. در حقیقت مغز انسان که خود جهانی متفاوت برای مطالعه و درک دارد مرکز تمامی افکار و احساسات شما، شادی و خشم شما، ترس ها و نگرانی ها و گیرنده ی مفاهیم برای شما می باشد. آیا تاکنون به این فکر کرده اید قطعه ای کوچک که در سرقرار گرفته چگونه می تواند چگونه می تواند میلیارد ها مفهوم عجیب و گوناگون را در خود جای دهد و پردازش کند؟؟؟؟؟؟ ( در محتواهای بعد درباره ی مغز انسان مطالعه می کنیم.)

 

2-جهان ما مبدایی دارد.

 

اگر یادتان باشد پیش از این هم به شما گفتیم که ممکن نیست چیزی خود به خودی به وجود آید. مانند اینکه کسی به شما بگوید که من خود به خودی و بدون لقاح هیچ پدر و مادری بوجود آمده ام. قطعا او را به باد مسخره میگیرید. حال اگر کسی به شما بگوید که این جهان با این همه عظمت و قدر و اندازه خود به خود و بدون کوشش کسی به وجود آمده آیا شما آن را قبول می کنید؟؟؟ هیچ چیزی در این دنیا به خودی خود و بدون هیچ تلاش و کوششی بوجود نمی آید. اگر چنین باشد پس تمامی ما انسان ها باید جهان علم و دانش و یادگیری های مختلف را رها کنیم. چون هرچیزی خود به خود به وجود می آید و پیشرفت می کند.

هیچ چیزی در این جهان خود به خود به وجود نمی آید مگر خالقی بزرگ داشته باشد.

هر انسانی در این جهان حاصل یک رابطه ی مقدس و صحیح میان پدر و مادرش می باشد. هر ساختمانی با تدبیر یک مهندس و معمار و با تلاش یک بنا ساخته شود. پس چگونه می توان نقش خدا در بوجود آمدن این جهان را نادیده گرفت؟؟؟

بیشتر دانشمندان معتقدند که میلیاردها سال پیش جهان در اثر یک انفجار شدید و بزرگ در فضا و با یک صدای بیگ بنگ بوجود آمد. اما هنوز دلیل واقعی و منطقی برای این انفجار عظیم مشخص نشده است.

3-قوانین جهان هرگز تغییر نمی کند.

بی شک تمامی ما در زندگی خود قوانین و مقرراتی داریم و از آن ها به عنوان ارزش یاد می کنیم. اما ممکن است که این ارزش ها در طول روز ها با جایگزین شدن افکار و عقاید جدید تغییر کند تا خود را با جامعه ی روز تطابق دهد. ( تغییر افکار و عقیده خاص هر انسانی است.) در مثالی دیگر ممکن است با توجه به ازدحام و شلوغی ماشین و مردم قوانین راهنمایی و رانندگی هر روز تغییر کند تا جامعه از انحراف یا بی نزاکتی دور شود. اما آیا ممکن است که قوانین حاکم بر جهان هستی تغییر کند؟ تصور کنید یک روز به جای چرخش زمین به دور خورشید ، زمین تنها به دور خود بچرخد. چه اتفاقی می افتد؟ اگر به جای جاذبه زمین، آسمان ها جاذبه داشته باشند دقیقا چه می شود؟؟؟؟ اگر ناگهان آب ها شور شوند چه می شود؟؟؟

اگر زمین ثابت باشد برای همیشه یک طرف آن بهار و تابستان و طرف دیگر پاییز و زمستان باقی می ماند و مردم در حسرت دیدن برف و یا شکوفه های بهاری می مانند. پس آیا واقعا هدایتگری ماهر وجود ندارد که میلیارد ها سال است اجازه نمی دهد مخلوقات قانون شکنی کنند؟؟؟؟ پس آیا نباید به وجود نیرویی عجیب تر از رویا ایمان آوریم؟؟؟؟

نظم عجیبی در جهان برقرار است.

بسیاری از ما در بسیاری از موارد در جهان قانون شکنی کرده ایم. در کوچک ترین مثال ها از بعضی تعهدات خود در کار و بیزینس و یا ... سستی کرده ایم. اما هرگز جهان خلقت در هیچ چیزی سست نبوده است. اگر بخواهید تمام کتاب ها و روزنامه ها را مطالعه کنید هیچ وقت جمله ای مانند این جمله پیدا نمی کنید که خورشید یک بار در سال 3 ساعت دیرتر غروب کرده باشد.

نظمی که در جهان برقرار است بسیاری از دانشمندان را متحیر خود کرده است.

4-کد هایDNA معجزه ای باورنکردنی هستند و به طرز شگفتی عملکرد سلول ها را تنظیم می کنند.

 

شاید تاکنون کلماتی مانند عوامل وراثتی و کرموزوم و یا کلمه ی ژن را شنیده باشید. به طور کلی هر یک از جانداران با تولید مثل و لقاح ( در اطلاح علمی عمل نزدیکی) صاحب فرزندی می شوند. به بیان دیگر جنین به صورت خون بسته( علق یا نطفه) در رحمی مقدس شکل می گیرد و مراحل رشد و تکامل را طی می کند. اما آیا به این فکر کرده اید که جنین عوامل وراثتی خود مانند رنگ چشم یا رنگ مو یا شکل ظاهری یا صدای خود را از چه کسی به ارث می برد؟؟ آیا واقعا اعضای بدن بدون هیچ هماهنگی و دلیلی عمل می کنند و بچه به خودی خود هر شکلی را میگیرد؟؟؟؟

پس اینجاست که باید به معجزه ی کدهای دی ان ای اشاره کرد. سلول های دی ان ای بدن از یک کامپیوتر، با هوش و فراست بیشتری عمل می کنند و در طی نه ماه تمام ژن های جنین را مشخص و به پردازش شکل ظاهری و توصیف روحیات می پردازند. اگر چیزی به نام ژن در بدن انسان ها وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد؟؟؟؟

5-خدا همواره می خواهد ما به سمت او بازگردیم.

بی شک همه ی شما این تجربه را داشتید که در بدترین روزهای زندگی به پایانی ترین ساعت های امید نزدیک شده باشید اما ناگهان دری از نور و رحمت باز شود و قلب خون مرده شما را به تپش می اندازد. آرامشی که انسان در آن لحظه دریافت می کند از هر چیز دیگری شیرین تر است. اما آیا انسان بی دلیل این آرامش را دریافت می کند؟؟ آیا هدایتگری وجود ندارد که مخلوق خود را از سردرگمی و ناامیدی نجات دهد؟

بلی دوستان عزیز اینکه به وجود خدا شک و تردید داشته باشیم بد نیست. مهم ترین چیز این است که خدا ما انسان ها را به جست و جو و تحقیق درباره ی خودش دعوت کرده و از ما می خواهد که به دنبال خدا برویم.

دوستان عزیز هر جا را که نگاه کنید می توانید خدا را ببینید.....

بابا طاهر عزیز به ما می گوید:

به دریا بنگرم دریا تو بینم...

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم...

به هرجا بنگرم کوه و در و دشت...

نشان از قامت رعنا تو بینم...

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 619
موضوعات مرتبط: متفرقه- ادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : جمعه 16 فروردين 1398
نظرات

درباره ی کتاب ارزشمند کلیله و دمنه

تاریخچه کتاب کلیله و دمنه

شاید کتاب کلیله و دمنه از نایاب ترین گنجینه های ادب جهان باشد که این روزها کمتر کسی نام این اثر را شنیده یا مطالعه کرده است.

حتی بزرگ ترین نویسندگان و منتقدان ادبی جهان این اثر را گنجینه ای ستودنی دانسته اند؛ زیرا:

1-کتاب « فابل » است. یعنی قهرمانان داستان حیوانات هستند.

2-کتاب شامل آموزش اخلاق و پند و اندرز می باشد که در قالب چند داستان شیرین بیان شده است.

کتاب کلیله و دمنه یک کتاب هندی است که به قول مرحوم دکتر مینوی: «کتاب کلیله و دمنه مجموعه ای از دانش و حکمت است که مردمان آن زمان جمع آوری کرده اند!»

به گفته ی نصر الله منشی کتاب کلیله و دمنه 15 باب است که هندی ها 10 باب آن را نوشتند، در حالی که 5 باب دیگر به دست ایرانیان نگاشته شده است.

داستان های کتاب کلیله و دمنه خود برگرفته از داستان چندین کتاب با ارزش هندی دیگر می باشد. برای مثال داستان های کتاب مهابهاراتا یا پنچه تنتره توسط کلیله و دمنه ربوده شده است. در ادامه شما را با مختصری از این کتاب ها آشنا می کنم:

بیایید کتاب پنجه تنتره را بیشتر بشناسیم!

پنجه تنتره به زبان سنسکریت ( اصل زبان هندی ) به معنی پنج پند می باشد. کتاب با ارزش پنجه تنتره شامل افسانه ی  نقل قول هایی از زبان حیوانات می باشد و مضمون کلی آن آموختن فن زندگی است.

حماسه ی کبیر مهابهاراتا!

اما کتاب مهابهاراتا ( بهاراتای بزرگ) از بزرگ ترین کتاب های هندوستان است نظیر آن هیچ کجای این کشور پهناور پیدا نمی شود.

هندیان بر این باور هستند که هر کس کتاب مهابهاراتا را مطالعه کند از هر گناهی آمرزیده می شود. این کتاب همانقدر برای هندیان مقدس است که انجیل برای مسیحیان و یا قرآن برای مسلمانان.

در حقیقت کتاب مهابهاراتا یک کتاب بزرگ شعر با دویست و پانزده هزار بیت است. شاید آنقدر زمان کافی برای مطالعه ی این کتاب ارزشمند را نداشته باشید و یا ترجیح دهید کتاب های دیگری را مطالعه کنید. اما اگر واقعا علاقه مند به مطالعه ی این کتاب بزرگ هستید، ما به شما پیشنهاد می کنیم کتاب کلیله و دمنه را مطالعه کنید. چون در جای جای این کتاب حکایت های شیرین مهابهاراتا نهفته شده است.

در ادامه شما را با داستان شیرین ترجمه ی کلیله و دمنه آشنا می کنم:

ترجمه های گوناگون کتاب کلیله و دمنه

ترجمه ی پهلوی کلیله و دمنه

بر طبق شواهدات بزرگ تاریخی، قدیمی ترین ترجمه ی کتاب کلیله و دمنه مربوط به زمان حکومت ساسانیان ( کسرا انوشیروان ساسانی ) بوده که برزویه طبیعت بزرگ دربار آن را از زبان هندی به زبان پهلوی ترجمه کرده است. ( گواه شاهنامه ی فردوسی و شاهنامه ی ابومنصوری)

اما شواهدات تاریخی چیز دیگری را هم نشان می دهد که در همان زمان، بزرگمهر، وزیر لایق ساسانی آن را به زبان پهلوی ترجمه کرده است.

در هر حال، چه ترجمه ی برزویه و چه ترجمه ی بزرگمهر، اکنون از دست رفته و صد افسوس که دیگر این گنجینه ی ماندگار وجود ندارد!!!!!!!!

ترجمه ی سریانی کلیله و دمنه

جالب است بدانید در سال 1873 میلادی در منطقه ی دیرماردین ترکیه نسخه ای سریانی زبان از کتاب کلیله و دمنه پیدا شد که گواه متن زیر بود:

در زمان حکومت کسرا انوشیروان، فردی به نام بود (BUD)، روحانی بزرگ عیسویان ایران آن را از زبان پهلوی به زبان سریانی ترجمه کرده بود!

 ترجمه ی عربی کلیله و دمنه

آیا با شخصیت بزرگ مرد ایرانی به نام ابن مقفع آشنایی دارید؟ در ادامه توضیح کوتاهی از زندگی این رادمرد به شما می دهم.

نام اصلی ابن مقفع، روزبه بود که در منطقه ی فیروز آباد پارس به دنیا آمد و پس از گرویدن به دین اسلام نام خود را به عبدالله تغییر داد. او در جوانی با پدرش به بصره مهاجرت کرد و در آنجا  به خدمت حجاج در آمدند. اما متاسفانه چندی بعد به پدر او اتهام دزدی زدند و چون او نتواست بی گناهی خود را ثابت کند، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و دستانش برای همیشه فلج و به اصطلاح چلاق ماندند.

ابن مقفع بزرگ، در هنگام جوانی خود اقدامی حیرت انگیز انجام داد و چنان کتاب کلیله و دمنه را از زبان فارسی به عربی ترجمه کرد که هرگز در هیچ جای عربستان نظیر نداشته بود!

این اتفاق حدودا 3 قرن پس از ترجمه ی پهلوی کلیله و دمنه و در زمان خلافت آل مهلب افتاد.

شادروان ملک الشعرای بهار در یکی از آثار خود می فرماید که یکی از علل قتل ابع مقفع توسط حکومت، اتهام وی به آوردن کتابی به مانند قرآن است.

حتی روایت دیگری برای ما بیان می کند که فضل ابن سهل پیش از آوردن اسلام روزی مشغول قرآن خواندن بود که یکی از دوستانش از او پرسید: قرآن را چگونه یافتی؟ پاسخ داد: خوش چون کلیله و دمنه!!!!!!!!!!!!!

کلیله و دمنه از زبان رودکی

رودکی، شاعر بزرگ و پدر شعر ایران در زمان سامانیان به سر می برد که روزی به دستور شاه سامانی، کلیله ی دمنه ی ثنر فارسی را به نظم شیرین فارسی درآورد. افسوس که این منظومه ی گرانقدر هم اکنون از بین رفته است.

حکایت کلیله و دمنه ی بهرامشاهی

اینک سالیان سال از ترجمه های گوناگون کلیله و دمنه می گذشت. گویی این کتاب با ارزش سیر جالبی از ترجمه را طی کرده بود که متاسفانه این گنجینه های ارزشمند نابود شدند.

اما در دوره ی غزنویان و حکومت بهرامشاه غزنوی، نصر الله منشی دگر بار کلیله و دمنه را به زبان فارسی ترجمه کرد. اصلی ترین نسخه ی کلیله و دمنه که اکنون در دست است و علاقه مندان آن را مطالعه می کنند، همین ترجمه ای است که از نصر الله منشی به یادگار مانده است.

این آزاد مرد صاحب هنر چندی بعد در روزگار حکومت خسروملک غزنوی به حبس افتاد و کشته شد.

تعداد بازدید از این مطلب: 631
موضوعات مرتبط: متفرقه- ادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : آذر جهانی
تاریخ : دو شنبه 12 فروردين 1398
نظرات

اولین افسانه ی جهان

 

بچه که بودم فکر می کردم رسالت فقط برای پیامبران است و بس. الان فهمیدم من هم خودم یک رسالتی دارم! همه ی ما یک رسالتی داریم. متوجه اید؟ همه ی ما !!!!!                                                                                                    

یک روز بیایید و افکاری را که هر روز از پل ذهن شما عبور می کند به چالش بکشید. بعضی از افکار شما نشانه ی غم و افسردگی شدید روزانه، بعضی نشانه ی شادی و بعضی دیگر رویاهای شیرین زندگی شما هستند. اما این جا یک سوال پیش می آید. تاکنون به این موضوع فکر کرده اید که ما انسان ها با چه هدفی  آفریده شده ایم؟ به چه علت خدا ما انسان ها را آفریده است و به چه علت انسان ها اشرف مخلوقات هستند؟ آیا چهارپایان یا نباتات مانند انسان ها تامل می کنند؟ به راستی چه چیزی ما را ناب می کند؟                                                                                             

سنایی در یکی از شعر های خود گفته:

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟    به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

منصب اشرف مخلوقات در میان میلیاردها مخلوق به ما داده شده است. بله درست است! ما برای انجام رسالتی در این جهان آفریده شده ایم. ما از جهان بزرگ تر، شکوفا تر و ژرف تر به این جهان کوچک و خاکی آمده ایم تا رسالت خود را انجام دهیم و باز به دنیای حقیقی خود بازگردیم.                

مولانا در اشعار خود چنین گفته:

ما به فلک بوده ایم، یار ملک بوده ایم      باز همان جا رویم، جمله که آن شهر ماست

خود ز فلک برتریم وز ملک افزون تریم     زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست    

  *****

 هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش            باز جوید روزگار وصل خویش    

     *****  

  ما ز بالاییم و بالا می رویم                 ما ز دریاییم و دریا می رویم

      

جهان ما بسیار ژرف و شکوفا است و قدرت روح ما بسی ناتوصیف و لایتناهی و فرومانروای ما خالقی دور از وصف! خالق به ما عشق می ورزد. همانطور که ما به او عشق می ورزیم.                                              

حال با تمام این وجود، ما برای مدت کوتاهی شاید 100 سال و شاید 150 سال به جهانی خاکی فرستاده شده ایم تا رسالتی که فرمانروای ناتوصیف به ما داده است را اجرا کنیم. به این منظور ما در قالب نطفه ی بسته ای در رحمی مقدس با آفرینشی کامل و روحی که بخشی از وجود پروردگار است، سر از این جهان مادی درآوردیم. حال این ماموریت چیست؟                     

ماموریت اصلی ما در این دنیای خاکی انجام هدف می باشد

هدف دیگر چیست؟

خدای بزرگ ما را به اینجا فرستاد تا هر کدام هدفی برای خود انتخاب کنیم و در پایان پیروزمندانه بازگردیم. چه ماموریتی زیباتر از این که رسالت بر عهده ی ما و همان انتخاب ما باشد!!!!!!!  فرمانروا به ما قوه ی عقل و شعور داد و انتخاب هدف را به خود ما سپرد.                           

حال شما نیز یکی از فرمانبردار های خدا هستید و به این جهان خاکی فرستاده شده اید. شما نیز باید ماموریت خود را کامل انجام دهید تا سربلند سوی فرمانده بازگردید. وقت زیادی هم ندارید چون تا پلک بزنید سالیان زندگیتان مانند سرعت نور از مقابل چشمانتان می گذرد.                               

و این داستان را ادامه میدهم تا رسالت خود را به پایان برسانم... 

در دومین افسانه، چگونگی انتخاب هدف را بررسی می کنیم... 

        

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 807
موضوعات مرتبط: متفرقه- ادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


صفحه قبل 1 صفحه بعد

به وبلاگ من خوش آمدید. لحظات خوبی برای شما آرزومندم. هر گونه انتقاد و پیشنهاد شما، موجب افزایش توانایی من می شود.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





کدهای موسیقی بلاگ تصویر وشعر