یک شعر کوتاه و پر از مفهوم و معنا، از آقای محمد رضا شفیعی کدکنی عزیز. برای درک دقیق تر، گون را انسان در بند و نسیم را انسان آزاد بدانید:
- به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید - دل من گرفته زین جا هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟ - همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم. به کجا چنین شتابان؟ - به هر آن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم - سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفهها، به باران برسان سلام ما را
مولانای بزرگ ما در مثنوی خود چنین روایت کردند که روزی خلیفه لیلی را می بیند و عشق مجنون نسبت او را به باد تمسخر می گیرد. اما لیلی چه پاسخ دندان شکنی به او می دهد:
گفت لیلی را خلیفه کان تویی؟ کز تو مجنون شد پریشان و غوی ؟
از دگر خوبان تو افزون نیستی گفت خاموش چون تو مجنون نیستی!
شیخ بهایی، از عارفان و شاعران نامی و بزرگ کشورمان می باشند که زندگی پر ثمره ی خود را در دوران صفویه و حکومت شاه عباس صفوی سپری کرده اند. از مشهور ترین آثار وی شعر تمنای وصال می باشد. آقای عبدالحسین مختاباد با صدای رسا و زیبای خود این شعر را خوانده اند که برای دانلود آن می توانید اینجاکلیلک کنید:
زیب النسا (مخفی) شاعره ی پر آواز هندی است که اشعار زیبایی به زبان فارسی سروده است. اما یکی از سروده های زیبای او، ناگهانی و در اثر اتفاق جالبی به وجود آمده :
وقتی زیب النسا در خانه مشغول وقت گذرانی با پدرش بود، ناگهان آینه ی چینی خانه به لغزش درآمده و می شکند. اورنگ زیب، زیب النسا را خطاب خود قرار می دهد و می گوید:
فریدون مشیری یکی از پر آوازه ترین شاعران بزرگ معاصر هستند. شعر بی تو مهتاب شبی بین همه ی مردم کولاک کرده و همگان از خواندن این شعر لذت می برند. شما نیز از خواندن آن لذت می برید: